کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

بسم الله

آمده ایم اینجا تا هرچه برایمان و برایتان مقدور باشد ، کتاب هایمان را بتکانیم و چند قفسه ی مشترک بسازیم...


۱۱ مطلب در دی ۱۳۹۳ ثبت شده است


درون مایه : باید از سر تعبد .


۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۱:۳۴
کتابدار کارگاه

لینک شخصیت خانم امیدی 1 


لینک شخصیت خانم امیدی 2 


ان شا الله در اولین فرصت عکس پیتزای خانواده و سبزیجاتشون رو خواهیم گذاشت .


درون مایه : خانواده بهترین معلم برای نماز 


۱۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۱:۲۰
کتابدار کارگاه


درون مایه : ترک نماز به دلیل یاس از قبولی 



۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۱:۱۸
کتابدار کارگاه

فیزیکی

اجتماعی

روان شناختی

سجاد / 18 ساله / خیلی لاغر و قد بلند / موهای مجعد مشکی / ته ریش ناقص

پدرش 8 سال قبل مرده

فرزند ارشد خانواده

شاگرد میوه فروشی

14 ساعت کار در روز

ترک تحصیل

دوست کم دارد.

اولویت اول

کم حرف / کاری به کار کسی ندارد / از نامردی متنفر است / اولویت در هر کار جلب رضایت مادر / کمی فیلسوف مآب

دوست داره هیکل عضلانی داشته باشه اما پول باشگاه نداره

گاهی مواقع موقع کار با میوه ها حرف میزند .

تنها سرگرمی فوتبال آخر شب توی کوچه

فکر میکند مرد خانواده وقت برای عشق و عاشقی ندارد .

توی فوتبال دروازه بان

 

درون مایه : کنار رفتن حجاب ها در نماز با کیفیت 

۳۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۴۴
کتابدار کارگاه


درون مایه : نماز با به مثابهی ابزاری معامله با خدا دیدن



۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۲۰
کتابدار کارگاه

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

همه‌ی داستان‌ها از لیلاها شروع می‌شود:

فیزیک

روان‌شناختی

اجتماعی

قد:170 سانت

وزن:60 کیلو

22ساله

مانتویی

دست راست

کر و لال

 

تمرکز زیادی رو کارهای که انجام می‌ده داره

مغرور

مهربان

پدر و مادرش را دوست دارد(وابستگی عاطفی دارد)

شعر و نقاشی را عمیقا می‌فهمد

پدر کارمند مخابرات

مادر خانه‌دار

پدر و مادر هر دو نماز می‌خوانند

یک خواهر کوچکتر دارد

اصفهانی

فقط یک دوست صمیمی دارد(هانیه)

در مدرسه/دانشگاه معمولی درس می‌خواند

رتبه ممتاز است

نماز نمی‌خواند

زیاد از پیامک استفاده می‌کند

یک توپ تنیس دارد می‌کوبد به دیوار و دوباره می‌گیردش(این کار را بیشتر شبها وقتی دراز کشیده و دارد فکر می‌کند انجام می‌دهد).

 

غرورش واضح نیست به این دلیل که مهربانی‌اش بر آن می‌چربد.

غرورش را می‌توان به حریم هم تعبیر کرد.

خودش می‌داند مغرور است.

یک بار با اینکه جواب یکی از تمرین‌ها را می‌دانست ولی به هانیه دروغ گفت که نمی‌داند تا خودش تنها کسی باشد که تمرین را حل کرده.(الان از این موضوع ناراحت است و نادم).

دوست ندارد فکر کند پدر و مادرش اشتباه فکر می‌کنند اما گاهی وقتها به این نتیجه می‌رسد آنها در بعضی مسائل اشتباه کرده‌اند و نگفتن اینها آزارش می‌دهد.

کتابخانه پر از کتاب شعر و روی دیوار اتاقشان چندتا پوستر نقاشی

لب‌خوانی می‌کند و از این طریق متوجه حرف بقیه می‌شود.

در بحث‌ها و گفتگو‌ها بشتر نظاره‌گر است.

برای حرف زدن از قلم و کاغذ استفاده می‌کند(مداد اتود و دفترچه بادمجانی رنگ).

محتوای بسیاری پیامک‌ها در جواب همان بحث‌هایی که در آنها شرکت نکرده است(با هانیه).

هیچوقت با موضوعات مذهبی درگیر نشده خانواده‌اش نخواسته اند و دیگران هم (نوعی دلسوزی برایش وجود دارد) مثل اینکه این هنوز بچه است و هنوز وقتش نیست.

 

 درون مایه : راه ارتباطی بهتر از نماز با خداوند وجود ندارد .

۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۳
کتابدار کارگاه

فیزیکی

اجتماعی

روان شناختی

زن 65 ساله / قد 170 / وزن 80 / تا ششم قدیم درس خوانده / تیپ مدیترانه ای / نمره کفش 39 / چشمانی درشت و میشی / مژه هایی پر و بلند / مو هایی بلند و خرمایی که بیشترش سفید شده و رنگ می کند / با حجاب کامل / پای چپش می لنگد/ دست خط خوبی دارد /

شوهرش 70 ساله راننده ترانزیت و اهل نماز نیست از انهایی است که معتقد است آدم باید قلبش پاک باشد ولایتی نیست / 2 پسر و دو دختر دارد که پسر و دختر بزرگش ازدواج کرده اند / دو نوه پسری و یک نوه دختری دارد / مهمان دوست / اهل روضه و نماز/ علاقمند به خانواده / کدبانو / طلا را سرمایه میداند / آشپزی ماهر / اهل کار /

تمیز / منظم / به ظاهرش اهمیت میدهد / کنجکاو /رک گو / به محرک ها سریع پاسخ میدهد ( بلافاصله از ظاهرش همه متوجه درونش می شوند) / تنوع دوست دارد / به تی وی علاقه ندارد / رنگ سبز را دوست دارد / عاشق قرآن و دعا / ترس از تاریکی / عاطفی / زود باور / با داروهای گیاهی تا حدودی آشنایی دارد /

در خانه همیشه روسری سر می کند / موهای سفیدش از جلوی روسری پیداست / عادت به پوشیدن پیراهن دارد / لباس آستین کوتاه نمی پوشد / فشار خون و ناراحتی قلبی دارد / تکیه کلامش : مردم اندر حسرت فهم درست ( وقتی هر چه می گوید بچه ها یا بقیه متوجه نمی شوند ) و نخواهد که فراموش کنم ( وقتی از دست کسی عصبانی می شود ) /

ماهی یک روز روضه دارد / با توجه به فصل و مناسبت شیرینی و ترشی درست می کند / پس اندازش را طلا می خرد / شبهای رغایب و 19 رمضان باید غذا بیرون بدهد / عضو بسیج مسجد / عضو خانمهای نیکوکار کهریزک / یک پسر و یک دخترش شبیه او فکر میکنند / پسر بزرگتر و دختر کوچکترش شبیه پدر فکر میکنند / دختر کوچکش بی حجاب است / مقید به محرم و نامحرم

زود عصبی می شود / برای درست خواندن قرآن تلاش می کند و از بچه هایش کمک می خواهد / موقع کار کردن نوحه های قدیمی میخواند / بسیار یاد پدر و مادرش میکند / موقع فکر کردن دستهایش را در هم قلاب میکند و شصت هایش را دور هم می چرخاند / از هم مسجدی ها سراغ غایبین مسجد را می گیرد / به تغییرات زندگی اطرافیانش دقت دارد /

 

شیرینی و ترشی هایش را به کهریزک می برد / سرپرستی آشپزخانه مسجد را دارد / جلوی مهمان چادر سر میکند / سر نماز و حجاب با دختر کوچکش مشکل دارد /

در یک گوشه از اتاق خانه نماز می خواند /

 

درون مایه : نماز انسان را مجبور می کند در سخت ترین لحظات یاد خدا بیفتد .


۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۲
کتابدار کارگاه

روانشناختی

فیزیکی

اجتماعی

اعتماد به نفس کمی در مورد قیافش دارد

مقتصد

زود عصبانی می شود ، آدمی اجتماعی است

علایق : 1- عکس گرفتن از جنگل ، فرانسه، لوازم آرایش، دیدن فیلم های کره ای و فرانسوی توی نصف شب با آیپد ، رقص های دو نفره و باله

 متنفر از سیاست

از ماهی می ترسد و ماهی نمی خورد

عقاید :

1-سیاست داداش و بابا می شناسه نه خواهر و مادر

2-مردای یقه باز یه لش بیشتر نیستن

3-اگه خدا یه روز بگه عشقی پاشو بیا توی خیابون ، من روسریمم در نمیارم. به این جماعت چشم چرون رو بدی، یه جوری گرگ می شن که گرگ میره اسمشو عوض می کنه

4- به دعا شدیدا اعتقاد دارد

5- خدا انقدر بخشنده هست که با دعا به آدم چیزی بده لازم نیس حتما نماز بخونی

6- برای رسیدن به هدفش هر کاری که لازم بداند می کند (ویژگی وابسته به درون مایه)

رک ،  دیر باور، دلسوز

رازدار، غرغرو، از تنهایی می ترسد

دختر-20 ساله

موهای بور و حالت دار

چشم های عسلی و مژه های بلند و مشکی- پوست سفید- صورت استخونی

قد 165- لاغر

دانشجوی ریاضی محض

 فرهاد را که 2 سال از خودش بزرگتر است دوست دارد

مادر مهماندار- پدر کارمند بانک

یک خواهر کوچکتر دارد ک در دوم دبیرستان رشته ریاضی مشغول به تحصیل است

پدربزرگ و مادر پدرش مرده اند فقط یک مادربزرگ دارد که  در رشت زندگی می کند

از بچگی پدرش،  پول توجیبی او وخواهرش را به او میداده تا  برنامه ریزی کند

فقط به خاطر فرهاد فوتبال می بیند و طرفدار تیم استقلال است

از شکست عاطفی ای که قبلا داشته ، فکر می کند همه به او دروغ می گویند

موقع ناراحتی به نظرش دل خیلی ها رو شکسته

از بین کارگردان های ایرانی فقط اصغر فرهادی را قبول دارد

در اولین سفر خانوادگیشان به مکه ، توی بازار گم شده بود و خیلی ترسید.

مد را دوست ندارد، ولی خوش پوشی برایش مهم است

آدمای مارک باز کله پوک هستند

موقع عصبانیت سریع پلک می زند

روی پیشانی اش جای خط بخیه ای مانده که یادگار افتادنش از روی درخت باغ مادربزرگش است

خودش را بدشانس می داند که عوض مو به سرش پشم بز حنایی پیوند زدن

به سختی پدر و مادرش را راضی کرده که جای زبان انگلیسی، فرانسه برود

برای ادامه تحصیل به فرانسه فکر می کند

مادرش اجازه نداد برود رشته عکاسی

فقط مادربزرگش راجع به فرهاد می داند

جمعه ها قرار کافه رفتن با دوستانش دارد

       

 درون مایه : نماز برای دیده شدن در چشم دیگران 



۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۱۰
کتابدار کارگاه

                فیزیک

            روان شناسی

              اجتماعی

دختر25 ساله. قد165.اندام متوسط.پوستش سفیده.عینکی(آستیگمات) با شماره2 با فریم مشکی یه نمه نازک.البته لنز هم داره.چادری از نوع دانشجویی جلوباز.روسری رنگی رنگی میپوشه. صبحا 8 الی 9 از خواب بیدار میشه.شبا 12 تا 1 میخوابه.بعضی وقتا آرایش ملایم میکنه.

زود آسیب پذیره اما خیلی به روی کسی نمیاره.صبرش کمه.خوش مشرب.تیزبین نیست. بچه کوچولوها رو دوس داره.روحیه خلاقیت نداره خیلی.بعضی وقتا خیلی زود تحت تاثیر جو قرار میگیره. خیلی نمیتونه خودش تصمیم بگیره. روحیه انسانیت داره.

رانندگی بلده اما یه کم میترسه سطح شهر که شلوغه رانندگی کنه و ترجیح میده تا مجبور نشه از ماشین بابا استفاده نکنه. فیلم سینمایی هم زیاد میبینه.

مجرد.دانشجوی ارشد روان شناسی.(راستش نمیدونم چه دانشگاه هایی این رشته رو توی این مقطع داره که باید بپرسم)کارشناسیش اقتصاد خونده(دانشگاه تهران).مادر:خانه دار.پدر:کارمند بانک ملی.سطح اقتصادیشون:متوسط.یه برادر18 ساله که رشته ریاضی میخونه و کنکوریه.ماشین:سمند.

حرکات دستش موقع حرف زدن زیاده.کلا کوله و کیف رو از روی چادر میندازه.قبل از شروع هر حرفی با 4 انگشت دست چپش عینکشو  میاره بالاتر .چپ دسته.موقع نشستن یه هوا قوض،قوز؟؟!!! داره.برا عروسی و مهمونی به سر و وضعش خیلی اهمیت میده..توی دانشگاه کفش اسپورت میپوشه که بتونه خوب بدو بدو کنه.

خوراکش کتابای روان شناسیه مثل ماهی و کتابای برایان تریسی و کیمیاگر پائولو و...

دنبال راه هایی برای کسب آرامش و لذت از زندگیه. دوست داره هرچه زودتر شوهر کنه.

تا حدودی مصداق ضرب المثل "خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو"هست. تعزیه دوست داره اما اهل روضه نیست اما مداحی بدش نمیاد.آهنگ هم تو مایه های خواجه امیری و رضا صادقی و پاپ کلا گوش میده و تو عروسی هم با آهنگای خاک بر سری مشکلی نداره. هنگام هجوم مشکلات حالا از هر قبیلی نظر صلوات میکنه و گاهی وقتا هم حمد میخونه.

خیلی بلد نیست شعر بخونه و خوشش نمیاد زیاد از شعر چون خیلی خوب نمیخونه.

بچه که بوده زیاد از این فکرا میومده به کلش که اگر خدا نبود مثلا میتونستم هر غلطی که خواستم بکنم.

بیشتر به کار درس و مشقش مشغوله و خیلی به ننه و باباش نمیرسه کمک کنه...غذاهای سنتی بلد نیست خیلی اما پیتزا و لازانیا رو خوب بلده.با دوستاش بیشتر میره بیرون از زمانی که دانشجو شده تا با خانواده. زیاد اهل صلح جهانی و یونیسف و کودکان کار و الخ هست و پیگیر برنامه هاشونم هست اندکی.توی عکس انداختن بیشتر به ژست خودش و بقیه فک میکنه تا بک گراند پشت تصویر.

بچه درسخونه ایه معدلش شده 18.

حرف مردم براش خیلی اهمیت داره همون خود آینه سانی کولی که مردم خودشون رو در آینه دیگران میبینن و دیگری مهم تو ذهنشون دارن که دوست دارن مثل اون بشن.

 

 





















































درون مایه : نماز خیلی ها ، نماز بدون علم وسطحی است .












۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۰۹
کتابدار کارگاه

لایه دوم

لایه اول

 

عصبی میشه عینکشو از روی چشمش برمیداره میذاره تو جیب لباسش / همیشه لباسش روی شلوارشه / همیشه موقع خندیدن اورتودنسیاش معلومه! /

پسر/ رضا / 22 ساله / عینکی / قد متوسط / ی هوا تپل / دندوناش اورتودنسی داره

 

 

فیزیکی

رابطه ش با مادرش بهتر از پدرشه / دختر خواهرش سه سالشه و خیلی دوسش داره / تو دانشگاه رفیق فابریک نداره

دانشجوی رشته هوافضا / نخبه ی علمی / با پدر مادرش زندگی می کنه و ی خواهر بزرگتر داره / بی کار

 

 

اجتماعی

ی بار تو عمرش تقلب کرده و هنوز عذاب وجدان داره / فکر می کنه سقف این مملکت براش کوتاهه و به فکر اَپلای شدنه /

از اینکه آدما به حساب نیارنش می ترسه

شاکی از زمین و آسمون / یکم بی عرضه / وابسته به خانواده / محتاط / عقاید مذهبی هم داره

 

 

روانشناختی

 

درون مایه : نماز اول وقت سخت اما شدنی 

۱۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۰:۰۲
کتابدار کارگاه