کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

بسم الله

آمده ایم اینجا تا هرچه برایمان و برایتان مقدور باشد ، کتاب هایمان را بتکانیم و چند قفسه ی مشترک بسازیم...


شخصیت خانم بانوی نقره ای

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۰ ق.ظ


درون مایه : نماز با به مثابهی ابزاری معامله با خدا دیدن



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۲۳
کتابدار کارگاه

نظرات  (۸)

سلام
اطلاعات خیلی کم بود برای من تا آشنا بشم با شخصیتتون..
اما دلیل این که همش نگرانه چیه؟!
رشتش معارف بوده و معلم قرآنه، این با نگران بودن یه کم یه جوریه!!!

به نظرم جا برا غنی شدن داری شخصیت!
۲۶ دی ۹۳ ، ۱۴:۰۳ کتابدار کارگاه
سلام بر بانوی نقره ای 

عزیز جان میشه لطفا جمع بندی از شخصیت تون رو اینجا قرار بدین تا همه نتیجه رو ببینن؟ ممنون میشم . 
ممکنه باز نظری راجع به شخصیتتون داشته باشن کسانی که نتونستن مشارکت داشته باشن لا اقل میدونن راجع به چه بخش هایی صحبت شده ...
۲۶ دی ۹۳ ، ۱۵:۱۱ بانوی نقره ای

سلام 

جمع بندی شخصیتم حسب الامر کتابدار عزیز:

با توجه به اینکه تقریبا نکات همه اشاره به جزئی تر شدن ابعاد شخصیت و داشتن ویژگی های شاخص و منحصر به فرد داره و روی مبحث اعتماد به نفس و صرفه جویی و در عین حال اضطرابش تکیه شده به بانوی نقره ای پیشنهاد میشه روی عمیق تر کردن روحیه ی مذهبی و حسابگرایانه ی شخصیتشون بیشتر فکر کنن.

۲۶ دی ۹۳ ، ۱۵:۲۵ بانوی نقره ای

به ماه سیه: 

سلام عزیزم راجع به نکاتی که فرمودین قبلا مفصل صحبت کردیم نگرانیش از آیندست و این که همش میترسه یک اتفاقی بیفته که مسیر زندگیش رو تغییر بده یه جور حس اضطراب که شاید ناشی از عدم امنیت باشه الان که خوب فکر میکنم شاید یکی از اصلیترین دلایلش شوهرش باشه که آدم کم حرفیه و خیلی کم با راحله ارتباط برقرار میکنه شاید اگه کسی بود که بیشتر باهاش حرف میزد آروم میشد مشکلش اینه خودش هم نمیدونه اضطرابش از کجا ناشی میشه یه جورایی انگار نمیتونه باور کنه زندگیش با وجود نقایصش آرومه و مشکل بزرگی نداره .

نمیدونم منظورم رو خوب رسوندم یانه؟

۲۶ دی ۹۳ ، ۱۵:۴۵ بانوی نقره ای

شخصیتم همش فکر میکنه کارهای مربوط به خودش رو باید بهتر از اینی که هست انجام بده و خلاصه هیچ وقت از خودش راضی نیست و فکر میکنه دلیل کم محلی شوهرش هم خودشه که به اندازه کافی خوب نیست . منظورم از این که گفتم میخواد بهترین باشه این بود ، فکر کنم خوب منظورم رو نرسونده بودم. خلاصه زیادی از خودش توقع داره. خودش هم از دست این عذاب وجدان دائمی و بار مسئولیت تمام اتفاقات رو به دوش کشیدن خسته شده.

از بچگی به واجباتش پایبند بوده و بی چون و چرا تمام وظایف دینی اش رو انجام میداده . بچه سر به راهی بوده کلا ، ولی زیاد تشویق و تایید نمیشده (دلیلش رو هنوز نمیدونم) دلیل این هم که الان زیادی به خودش گیر میده همینه و از کودکیش نشات میگیره.

در درگیری درونیش یک قسمت از وجودش میدونه که تقصیری نداره و بیخودی خودش رو اذیت میکنه اما انگار نمیتونه باور کنه یک عمر سعی کرده هر کاری رو که ازش انتظار داشتن به بهترین نحو انجام بده، اما رضایتی از دیگران ندیده و حالا از این همه خوب بودن خسته و کلافست.


۲۶ دی ۹۳ ، ۲۱:۵۸ خانم معلم
ممنون بانوی نقره ای
دوستانی که در شخصیت بانوی نقره ای مشارکت نداشتند (من جمله خودم !) هنوز فرصت هست پیشنهاد و سوالی اگر دارند مطرح کنند ... 
۲۶ دی ۹۳ ، ۲۳:۱۴ بانوی نقره ای

خواهش میکنم خانم معلم وظیفه بود .

بله منتظر نظرات دوستان هستم.ممنون میشم کمکم کنند.

اولش اومدم تایپ کنم متوجه شدم...حق داره 
اما بعدش یاد این افتادم بالاخره معلم معارفه و یه جورایی میتونه از پس یه سری مشکلات روحی و روانیش بربیاد...اما باز دوباره فک کردم معارف خونده اما معصوم که نیست....آدمیزاده

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی