شخصیت خانم نگار
فیزیکی |
اجتماعی |
|
اعتماد به نفس کمی در مورد قیافش دارد مقتصد زود عصبانی می شود ، آدمی اجتماعی است علایق : 1- عکس گرفتن از جنگل ، فرانسه، لوازم آرایش، دیدن فیلم های کره ای و فرانسوی توی نصف شب با آیپد ، رقص های دو نفره و باله متنفر از سیاست از ماهی می ترسد و ماهی نمی خورد عقاید : 1-سیاست داداش و بابا می شناسه نه خواهر و مادر 2-مردای یقه باز یه لش بیشتر نیستن 3-اگه خدا یه روز بگه عشقی پاشو بیا توی خیابون ، من روسریمم در نمیارم. به این جماعت چشم چرون رو بدی، یه جوری گرگ می شن که گرگ میره اسمشو عوض می کنه 4- به دعا شدیدا اعتقاد دارد 5- خدا انقدر بخشنده هست که با دعا به آدم چیزی بده لازم نیس حتما نماز بخونی 6- برای رسیدن به هدفش هر کاری که لازم بداند می کند (ویژگی وابسته به درون مایه) رک ، دیر باور، دلسوز رازدار، غرغرو، از تنهایی می ترسد |
دختر-20 ساله موهای بور و حالت دار چشم های عسلی و مژه های بلند و مشکی- پوست سفید- صورت استخونی قد 165- لاغر |
دانشجوی ریاضی محض فرهاد را که 2 سال از خودش بزرگتر است دوست دارد مادر مهماندار- پدر کارمند بانک یک خواهر کوچکتر دارد ک در دوم دبیرستان رشته ریاضی مشغول به تحصیل است پدربزرگ و مادر پدرش مرده اند فقط یک مادربزرگ دارد که در رشت زندگی می کند |
از بچگی پدرش، پول توجیبی او وخواهرش را به او میداده تا برنامه ریزی کند فقط به خاطر فرهاد فوتبال می بیند و طرفدار تیم استقلال است از شکست عاطفی ای که قبلا داشته ، فکر می کند همه به او دروغ می گویند موقع ناراحتی به نظرش دل خیلی ها رو شکسته از بین کارگردان های ایرانی فقط اصغر فرهادی را قبول دارد در اولین سفر خانوادگیشان به مکه ، توی بازار گم شده بود و خیلی ترسید. |
مد را دوست ندارد، ولی خوش پوشی برایش مهم است آدمای مارک باز کله پوک هستند موقع عصبانیت سریع پلک می زند روی پیشانی اش جای خط بخیه ای مانده که یادگار افتادنش از روی درخت باغ مادربزرگش است خودش را بدشانس می داند که عوض مو به سرش پشم بز حنایی پیوند زدن |
به سختی پدر و مادرش را راضی کرده که جای زبان انگلیسی، فرانسه برود برای ادامه تحصیل به فرانسه فکر می کند مادرش اجازه نداد برود رشته عکاسی فقط مادربزرگش راجع به فرهاد می داند جمعه ها قرار کافه رفتن با دوستانش دارد |
درون مایه : نماز برای دیده شدن در چشم دیگران