کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

بسم الله

آمده ایم اینجا تا هرچه برایمان و برایتان مقدور باشد ، کتاب هایمان را بتکانیم و چند قفسه ی مشترک بسازیم...


والکیری ها

سه شنبه, ۱۵ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۲۲ ق.ظ



                



سلام


داستان والکیری ها نوشته ی پائولو کوئیلو.








پ.ن: این داستان را خانم "بانوی نقره ای" برای ما ارسال کردند. با تشکر از ایشان.





+ عکس تزئینی است



موافقین ۰ مخالفین ۱ ۹۳/۰۷/۱۵
کتابدار کارگاه

نظرات  (۱۳)

۱۵ مهر ۹۳ ، ۲۰:۰۸ بانوی نقره ای
مثل اینکه دوستان مشتاق اند بیلی بات گیت رو بخونند من دارم بفرستم براتون؟
پاسخ:
بله. ممنون از لطفت. داریم اتفاقا، در اولین فرصت می گذاریم.
سلام
ممنون از بانوی نقره ای جان
کتابو خوندم
فک می کنم زاویه ی دیدش زاویه ی دید اوی نامحدوده
.
.
.
یک نکته خارج از کادر:
توی کتاب دیدگاه های یهودی زیاد بود(اینطور نیس؟؟؟)
1- در آخر که فرشته به پائولو کلماتی القا می کنه : به خاطر عشق "صهیون" سکوت نخواهم کرد
2- مار نماد فرزانگی و دانش (براساس تعالیم یهود)
سلام

کاش دلیل انتخاب بانوی نقره ای جان رو بدونیم درمورد انتخاب کتاب و نویسنده!(منتظریم)

صراحتا اعلام میدارم موافق چنین کتب و نویسنده هایی نیستم برای بخش کتابخانه!
خوشحال میشم نظر بقیه هم کارگاهی های عزیز رو هم بدونم!
۱۷ مهر ۹۳ ، ۱۲:۰۱ بانوی نقره ای

نمیدونم درسته یا نه ولی نظر شخصی من اینه که یه نویسنده خوب باید همه جور نوشته و آثاری رو بخونه و با همه نوع سبکی آشنا بشه نه اینکه ذهنش محدود شیوه خاصی از داستان نویسی بشه که مثلا متداول تره یا در روزگار فعلی خواننده بیشتری داره البته این نظر شخصی منه مشتاقم نظر بقیه دوستان رو هم بدونم

من پائولو کوئیلو رو نویسنده موفقی میدونم که تونسته با کتاباش نظر مردم تعداد زیادی از کشورهای دنیا رو به خودش جلب کنه 

نظر شما چیه؟

سلام بانوی نقره ای جان
راستش من فک نمی کنم پائولو کوئیلو داستان نویس باشه یعنی کاراش بیشتر از این که جنبه ی داستانی داشته باشه انتقال تفکرشه
برای اینجور کتابا شدیدا باید دقت کرد
.
.
.
خود من به شخصه موافق دیدن هر اثر یا خوندن هر کتاب نیستم چون هر تالیفی قشنگ و مفید نیست و حتی تاثیرات منفی توی ذهن مخاطبینش میذاره (چیزی که برخی از همین نویسنده ها دنبالش هستن با اهداف و نیات خاص خودشون)
ولی با این حال میشه توی سبک های مختلف آثار خوب پیدا کرد و لزومی  هم نداره هر اثری رو خوند
.
.
در مورد شهرت و موفقیت و جهانی شدن یه نویسنده هم نظرم اینه که گرچه برای همه ی نویسنده ها مخاطب و جذبش مهمه ولی اگه یه اثر خیلی محبوب بشه و مخاطبین زیادی داشته باشه این الزاما نشون دهنده ی خوب بودن یا مفید بودن اثر نیس...

البته این نظر شخصی منه و نظر همه برام محترم :)
منم دوست دارم نظر بقیه بچه هارو بدونم:)))
منم با نظر نگار موافقم
و خیلی خلاصش این میشه که "آیا هدف وسیله را توجیه میکند؟!؟!؟"

من تا بحال نه ارزش ادبی داستان های پائولو را شنیدم نه دیدم!

نکته دیگر این که کارکرد قلم در برخی از مواقع از نیش زنبورم بدتره!لزوما راهی که اکثریت میرن، درست نیست!
کافیه یه نگاهی به افکار امثال پائولو و اشو و ارد بزرگ بندازیم و ببینیم حرف حسابشون چیه و چی میخوان از جون ملت...
پائولو داستان نویس نیست!!!

نظر شما محترمه اما من فکر میکنم(بالاخص کتاب کیمیاگر این نویسنده)این متن و قلم نویسنده نیست که مخاطب جذب میکنه، معرفی و تبلیغ عناصر مهمی هستن!

یه زمانی خیلی بهم پیشنهاد میشد که این کتابو بخونم و با اشتیاق رفتم سراغش اما خیلی تو ذوقم خورد بعد از خوندنش.جا خوردم کلا!
۱۷ مهر ۹۳ ، ۱۴:۲۱ سرباز شهاب
سلام
بنده با نظر خانم نگار و خانم ماه سیه موافقم. کوئیلو بیشتر براش انتقال مفاهیمش مهمه تا روایت و داستان خوب. تا به حال هم جایی ندیدم که ازش به عنوان یه داستان نویس خوب صحبت کنن.
۱۷ مهر ۹۳ ، ۲۱:۰۰ بانوی نقره ای

 من تعدادی از آثار کوئیلو رو فرستادم و خود دوستان مسئول کتابخونه این اثر رو از بینش انتخاب کردن و راستش این یکی رو من خودم نخوندم ولی کتاب شیطان و دوشیزه پریمش رو خیلی میپسندم .

و در کل یکم عجیبه برام که میگین داستان نویس نیست پس ورونیکا تصیم میگیرد بمیرد یا همون شیطان و دوشیزه پریم اگه داستان نیستن پس چین ؟

این واقعا سواله برام البته کاملا قبول دارم که جنبه های روایی داستانش قوی نیست و با اون تعریفی که ما از داستان خوب داریم خیلی فاصله داره اما هنوزم فکر میکنم خوندم آثار مختلف برای یک نویسنده تازه کار خالی از فایده نیست.

اگه این طور نیست دلیلتون چیه بگین شاید منم قانع شدم.

سلام
بانوی نقره ای عزیز
راستش من فک می کنم کوئیلو از بستر داستان استفاده می کنه
هدفش داستان گویی و اصلا صرف وقت سر داستان نوشتن نیس
ورونیکارو منم خونده ام
داخل داستان می گذره ولی عملا بیشتر از اینکه داستان باشه تعلیم نگرشه
...
این که یه فرد چجوری فکر کنه و...
یعنی ابدا مقصود، داستان گویی نیس بلکه خلق یک موقعیت برای گفتن حرف نویسنده در قالب انتقال طرز فکرشه(یعنی داستان محور قضیه نیس)
خب اگه قرار به آموزش داستان نویسی باشه بهتره سراغ داستان رفت یعنی اثری که داستان توی محوریت اثر قرار داره...
.
.
خوندن هر کتابی برای هر فردی خالی از اشکال نیس...مگه این که به سلاح دانش توی اون زمینه مجهز باشه(در مورد داستانای عادی به این سلاح داشتن کمترنیازه ولی در مورد داستانای کوئیلو که قصدش انتقال فکره یعنی نشستن سر راه تفکری که برای نقدش نیاز به سلاح دانشه)
.
.
...میگم این نظر منه .......اصراری هم به قانع کردن نیس عزیزم
چون هرکس مطابق دیدگاه و طرزفکر خودش به دنیا نگاه می کنه
۱۷ مهر ۹۳ ، ۲۲:۵۰ بانوی نقره ای

ممنون از توضیحاتت نگار جان حق با توئه کوئیلو قصدش بیشتر انتقال نگرشه تا داستان گویی .

میدونم که کسی نمیخواد منو قانع کنه اما تو همین بحث و تبادل نظرهای سازندست که انسان ها به رشد وتکامل فکری میرسن وگرنه با خود محوری انسان به هیچ جایی نمیرسه و ممکنه افکار غلطش براش به عنوان وحی منزل تلقی بشه و همیشه در جهل بمونه.

ببخششید رفتم بالای منبر قصدم این بود که بگم با این روش تبادل اطلاعات هممون رشد میکنیم.

به بانوی نقره ای:

 

حتما حس کردی که کوئیلو توی همین شیطان و دوشیزه پریم داره پشت پرده ی داستان به خدا چه نسبت هایی رو میده؟ در واقع اون اصلا به خدا و دین اعتقادی نداره و افکارش جزو عرفان های نوظهور محسوب میشه...

من میگم این خوبه که ما کتاب های زیادی بخونیم اما به این معنا نیست که هرچیزی رو بخونیم . مثل دیدن فیلم میمونه.

اتفاقا به عنوان کسی که دوست داره نویسنده بشه باید برای سبک خوانش هامون چارچوب قائل بشیم. تو میتونی بگی آدم ِحتا نویسنده با خوندن یک مطلب تحت هیچ تاثیری قرار نمی گیره؟ مثلا شما که شیطان و دوشیزه پریم رو پسندیدی نسبت به افکارش چه برداشتی داشتی؟ در حالی که این نویسنده با زبان ساده و به ظاهر داستانی داره به اندیشه های مارکسیسم میدون میده.. جالبه که خودش یه مسیحی کاتولیکه و بیشترین حمله رو به کلیسا و دین مسیحیت میکنه. که البته این هم به خاطر رشدش در جامعه ی مسیحی پولسیه . و پولس هم کسی بود که شریعت رو از مسیحیت گرفت....

 

یه نکته که فکر می کنم خیلی بیانش به جا باشه توی این بحث:

شهید آوینی توی یه مقاله ای از کتاب آینه ی جادو میگن:

-تنها نیازهایی باید مورد اعتنا قرار بگیرند که منافی سلوک انسان به سوی کمال وجودیش نیستند.

و مهم تر : ـ اصالت دادن به ضعف‌های بشری مجاز نیست.

ـ آزادی انسان و عقل و اختیار او نباید محکوم جاذبیت‌های تکنیکی واقع شود.

ـ جذابیت نباید «هدف» قرار بگیرد.

ـ اعتنا به نیازهای انسان برای ایجاد جاذبه نباید به ممانعت از سلوک او به سوی کمال وجود خویش منجر شود.

اگه خواستی میتونم مقاله ش رو برات بفرستم.

البته رستاخیز جان هم حرف های خوبی در باب آزادی قلم و تعهد ادبی داره...

۱۸ مهر ۹۳ ، ۰۰:۵۹ خانومـِ میمـ

سلامـ ..

فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ ..

امامـ صادق (ع) فرمودن طعامـ میتونه طعامـ فکری همـ باشه .. پس میشه گفت ی داستان نویس تازه کار لزومی نداره هر سبک و هر کتاب داستانی ای رو بخونه .

یه نکته ای دیگه هم من اضافه میکنم،من باب حرف بانوی نقره ای عزیز"خوندن آثار مختلف برای یک نویسنده تازه کار خالی از فایده نیست."
نقطه قابل توجه همون تازه کار بودنه!! در حال حاضر تمرکز ما روی قسمت سخت افزار داستان نویسیه مثل راوی و توصیف و ...به اصطلاح فن داستان، پس بهتره کتاب هایی که شاخص هستن رو در اولویت خوندن قرار بدیم.
برخی موارد خوندن آثار مختلف نه تنها خالی از فایدست،بلکه مضر هم هست.
شاید برای برخی از رشته ها این حرف شما صحیح باشه، اما حیطه علوم انسانی صدق نمیکنه(رمان هم شاملش میشه).
توی دوره معاصر به خصوص، رمان نویسی بهترین راهکاره برای بیان عقاید و نشر افکار...
چی راحت تر از رمان خوندن؟!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی