کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

ورود با کارت عضویت الزامی است

کتابخانه کارگاه داستان نویسی

بسم الله

آمده ایم اینجا تا هرچه برایمان و برایتان مقدور باشد ، کتاب هایمان را بتکانیم و چند قفسه ی مشترک بسازیم...


کتابخوانی تا بهاران (3)

شنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۳، ۱۱:۵۱ ق.ظ


سلام بر نویسندگان بالقوه 

و البته کند کتابخوان

:)



بانوی نقره ای :


ایزابل بروژ


نویسنده: کریستین بوبن

ترجمه: پرویز شهدی

نشر چشمه



                           



کتاب خیلی خوبی بود؛ من که ازش خیلی خوشم اومد زاویه دیدش دانای کل بود البته فکر کنم محدود به ذهن اول شخصیت؛‌ الیزابت. توصیفات خیلی جالبی داشت. چیزی که بیشتر برایم جالب بود درونمایه و نحوه روایت داستان بود که با تمام نوشته هایی که تا به حال خواندم متفاوت بود؛‌اونقدر که ترغیب شدم بازم از این نویسنده کتاب بخونم.



احلام:


در زمان ما


نویسنده:‌ارنست همینگوی

ترجمه: شاهین بازیل

نشر افق

195 صفحه



                    


در زمان ما مجموعه داستان های کوتاه بود. شاید بعضی بی سر و ته می نمود اما از جذابیتش نمی کاست. بعضی داستان هایش فوق العاده بود. از چیزی که خوشم می آید این است که همینگوی انگار اضافه صحبت نمی کند. توصیف ها به اندازه؛‌ دیالوگ ها و ورود به شخصیت ها.




خانم نگار:



باباگوریو


نویسنده: اونوره دوبالزاک

  

                            

                        


   داستان فردی به همین نام است که در پانسیونی در پاریس زندگی می کند که در خلال مرور سرگذشتش، زندگی پاریسی و زیر و بم های فرهنگی آن مطرح می شود...




عشق روی پیاده رو


نویسنده: مطصفی مستور

نشرچشمه


 

                    


مجموعه داستانی هست که در تعداد قابل توجهی از داستانهاش به عشق و احساساتی  پرداخته که گاهی در نهایت جنون آمیز  میشه. نکته جالب توجهش برام اینه که دو داستان اول غیر ایرانی هستند.



فرانکشتاین


نویسنده: مری شلی


                 

                       


مردی به نام فرانکشتاین با روحیه بلندپروازانه اش در علم بعد از مدتها تلاش موفق می شود انسانی غول پیکر خلق کند ولی...

(توصیف نویسنده از فضاها خیلی زیاده و اطلاعات جغرافیاییش هم بالاست ...هرچند به شخصه گاهی این توصیف ها شدیدا کسل کننده و تکراری بود برام)





پ.ن: 

ممنون از دوستان که کتاب هاشون را معرفی کردند.

دوستان توجه داشته باشید که هر توضیحی که برای کتاب ارسال می کنید عین همان در اینجا کپی می شود.

باز هم منتظر شما هستیم :)


نکته ای: دوستان نکته ای که به نظر حقیر می رسد این است که  خیلی شرح داستان نفرمایید طوری که داستان لو برود :) و دیگر مزه ی خواندن ندهد.




موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۲/۰۲
کتابدار کارگاه

نظرات  (۶)

چشم
داستان را نمی گوئیم من بعد :)
پاسخ:
:)

سلام 
اخه اگه هیچی گفته نشه که کسی ترغیب نمیشه به خوندنش ! لا اقل بخشی از کتاب که جالبه ذکر بشه ...


پاسخ:
سلام
بله اگه چنین هنری دارید بسم الله :)
مثلا بگویید: آنجایی که حسن از پنجره داشت بال می زد توصیفش کشنده بود :))
یا مثلا : کل داستان یخ زدن سر حسن کچل آزار دهنده بود :))
یا مثلا: خوب توانسته بود حس بی عرضگی انسان ها را به تصویر بکشد :))
یا مثلا: آنجا که داشتند آب استخر را خالی می کردند انتظار یافتن جنازه داشت من را به کشتن می داد :))

و کلی از این مثلا ها!

:))))
۰۵ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۸ پلڪــــ شیشـہ اے
من بالاخره تن ها رو خوندم تا آخر.

:)
۱۲ اسفند ۹۳ ، ۱۱:۱۸ بانوی نقره ای
منم تازگی عشق روی پیاده رو رو خوندم . بد نبود به نظرم . برای منم اینکه داستان خارجی داشت خیلی عجیب بود. اون داستانش که  یک دیوونه عاشق بود هم توجهم رو جلب کرد.
نسلام!!!
واقعا به وجد اومدم. از همه تون ممنونم که کتاب معرفی کردین
نسلام!!!
واقعا به وجد اومدم. از همه تون ممنونم که کتاب معرفی کردین

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی